
فهرست مطالب
نظرات دانشجویان رشته شنوایی سنجی
رشته شنواییسنجی یکی از شاخههای نسبتاً ناشناخته اما بسیار حیاتی در حوزه علوم پزشکی و توانبخشی است. این رشته برخلاف آنچه از نام آن برداشت میشود، تنها به سنجش شنوایی افراد محدود نمیشود، بلکه شامل ارزیابی و درمان اختلالات شنوایی، تعادل و پردازش صوتی نیز هست.
با وجود اهمیت فراوان این حوزه، بسیاری از افراد دید دقیقی نسبت به آن ندارند. اما اگر از دانشجویان این رشته بپرسید، متوجه خواهید شد که تجربیاتشان پر از نکات عجیب، شگفتانگیز و گاهی حتی طنزآمیز است.
در این مقاله به سراغ ۸ راز کمتر گفتهشده و عجیب از زبان دانشجویان رشته شنواییسنجی رفتهایم که برخی از آنها ممکن است شما را شگفتزده کند!
سکوت، گاهی خطرناکترین صداست!
برای بسیاری از ما سکوت نشانه آرامش است؛ اما برای یک دانشجوی شنواییسنجی، سکوت میتواند نشانهی یک اختلال باشد.
دانشجویان این رشته کمکم یاد میگیرند که سکوت مطلق در یک محیط یا از سوی یک فرد، ممکن است به معنی کمشنوایی یا حتی ناشنوایی کامل باشد. آنها میگویند بعد از مدتی، ذهنشان بهطور ناخودآگاه دنبال «نبود صدا» میگردد و به محض مواجهه با محیطهای خیلی ساکت، شروع به تحلیل میکنند: «آیا این سکوت طبیعیست یا نه؟»
بعضی حتی میگویند که خوابیدن در محیطهای خیلی ساکت برایشان سخت میشود و گاهی ترجیح میدهند یک صدای ثابت و ملایم (مثل صدای پنکه یا باران) در محیط باشد!
نظرات دانشجویان رشته شنوایی سنجی👇
صداهایی که دیگران نمیشنوند!
یکی از عجیبترین تجربیاتی که بیشتر دانشجویان رشته شنواییسنجی از آن صحبت میکنند، تغییر ادراک شنیداریشان در طول دوران تحصیل است.
آنها به مرور زمان و با تمرینهای تخصصی، نسبت به طیف گستردهای از اصوات حساستر میشوند و میتوانند صداهایی را بشنوند یا تشخیص دهند که اطرافیانشان حتی متوجه وجود آنها نمیشوند.
تمرین گوش دادن فعال
در کلاسها و آزمایشگاههای این رشته، تمرینهایی وجود دارد که در آن دانشجویان باید تفاوت بین صداهایی با اختلاف کم در فرکانس (مثلاً ۵۰۰ هرتز با ۵۲۰ هرتز) یا شدت (بلندی صدا) را تشخیص دهند.
این تمرینها آنها را مجبور میکند که با تمرکز بالا به صداهایی بسیار ضعیف یا دارای ویژگیهای خاص گوش دهند. مثلاً:
صدای وزوز خفیف در یک تست OAE
تشخیص وجود نویز زمینهای بسیار کم
صدای بسیار کوتاه در پاسخ مغزی (ABR)
در نتیجه، گوش دانشجو کمکم آموزش میبیند تا صداهایی را دریافت کند که برای دیگران کاملاً ناپیداست.
زندگی روزمره با گوشهای تیزبین!
دانشجویان میگویند که این حساسیت بعد از مدتی وارد زندگی شخصیشان میشود. مثلاً:
تشخیص صدای کولر که دارد خراب میشود، فقط از روی تغییری جزئی در نویزش
شنیدن صدای موتور یخچال از اتاق دیگر
حساس شدن به صدای فشردهشدن هوا در درز پنجره
حتی تشخیص تفاوت در تن صدای افراد که ممکن است نشانه خستگی، استرس یا بیماری باشد
یکی از دانشجویان میگوید:
«اوایل فکر میکردم دچار توهم شنوایی شدم، ولی بعد فهمیدم که گوشم داره تربیت میشه. دیگه نمیتونم به راحتی صداها رو نشنوم!»
اثر روانی این حساسیت
گرچه این توانایی از نظر حرفهای بسیار مفید است، اما برخی دانشجویان میگویند که در مواقعی باعث آزارشان هم میشود. بهویژه در مکانهای شلوغ یا هنگام استراحت، این حساسیت بیشازحد به صدا میتواند ذهنشان را خسته کند. برای مثال:
شنیدن صدای خفیف ساعت دیواری در شب
آزار دیدن از صدای یکنواخت فن لپتاپ
تمرکز روی صداهای مزاحم هنگام مطالعه یا خواب
در برخی موارد، حتی به نوعی وسواس شنیداری دچار میشوند که لازم است با تمرین ذهنآگاهی یا راهکارهای روانی آن را کنترل کنند.
درک بهتر بیماران کمشنوا
اما این حساسیت باعث میشود دانشجویان بهتر بتوانند با بیماران کمشنوا همدلی کنند. آنها میفهمند که حتی صدایی که از نظر ما «کافی» است، ممکن است برای بیمار ضعیف، غیرقابلتشخیص یا حتی آزاردهنده باشد.
برای مثال، بیماران دچار hyperacusis (حساسیت زیاد به صدا) ممکن است حتی از صدای معمولی اذیت شوند. دانشجویان شنواییسنجی وقتی خودشان تجربهی حساسیت شدید به صدا را پیدا میکنند، راحتتر میتوانند این وضعیت را درک کرده و راهکار مناسب ارائه دهند.
در نهایت، این توانایی که بهنظر عجیب میآید، در واقع یکی از مهارتهای تخصصی مهم در شنواییسنجی است. گوشهای دانشجویان این رشته فقط اندامی برای شنیدن نیست، بلکه ابزار دقیق تحلیل پزشکی است. آنها با صدا نه فقط میشنوند، بلکه تشخیص میدهند، درک میکنند و درمان را آغاز میکنند.
گوش دادن برایشان یک هنر است؛ هنری علمی، دقیق و در عین حال گاه خستهکننده!
مقاله های مرتبط :
علاقه عجیبی به گوش دیگران!
شاید برایتان عجیب باشد، اما یکی از پدیدههایی که تقریباً همهی دانشجویان رشته شنواییسنجی بهنوعی آن را تجربه میکنند، جلبتوجه ناخودآگاهشان به گوش دیگران است! این علاقه، نه از سر کنجکاوی بیمورد، بلکه کاملاً حرفهای و از روی عادت تخصصی شکل میگیرد.
وقتی گوش دیگران تبدیل به موضوع بررسی میشود…
از همان ترمهای ابتدایی، دانشجویان یاد میگیرند که به شکل تخصصی به آناتومی و وضعیت ظاهری گوش توجه کنند. در آزمایشگاههای آموزشی و کارآموزی، آنها بارها با ابزارهایی مانند اتوسکوپ (وسیله معاینه گوش) به بررسی گوش همکلاسیهای خود یا بیماران میپردازند. این فرایند باعث میشود که نگاهشان به گوش انسان کاملاً تغییر کند.
یکی از دانشجویان میگوید:
«قبل از ورود به این رشته، گوش فقط یک بخش از بدن بود. ولی حالا تا کسی رو میبینم، اول ناخودآگاه به شکل لالهی گوشش، میزان جرم گوش، یا حتی حرکت فک و تاثیرش بر عملکرد شیپور استاش نگاه میکنم!»
از جمع خانوادگی تا مترو و تاکسی!
جالب است بدانید که این رفتار تنها محدود به محیط درمانی یا آموزشی نیست. بسیاری از دانشجویان اعتراف میکنند که:
وقتی در مهمانی یا جمع خانوادگی هستند، اگر کسی از گوشدرد، گرفتگی یا وزوز شکایت کند، ناخودآگاه میخواهند بازرسی کنند.
برخی حتی اتوسکوپ خود را همیشه در کیف یا جیب لباسشان دارند، چون مطمئناند بالاخره یک نفر پیدا میشود که بگوید «گوشم کیپ شده!»
در مترو یا اتوبوس، با دیدن یک سمعک یا لوله تهویه در گوش کودک یا سالمند، بهطور کامل مسیر ذهنیشان عوض میشود و به فکر سابقه بیماری فرد میافتند!
جملهی معروف: “بیا گوشتو ببینم!”
دانشجویان شنواییسنجی به مرور زمان به بیان جملاتی مانند:
«فکر کنم جرم گرفته، اجازه بده یه نگاه بندازم!»
«احساس نمیکنی صدای سمت راست رو کمتر میشنوی؟!»
«تو قبلاً هم وزوز داشتی یا تازگیه؟»
عادت میکنند، و این موضوع باعث میشود که اطرافیانشان آنها را به عنوان “دکتر گوش فامیل!” بشناسند.
یکی از دانشجویان میگوید:
«یک بار توی عروسی، دخترعمهم گفت گوش بچهم خیلی اذیتش میکنه. همونجا کنار دیوار، با چراغ قوه گوشی، شروع کردم به معاینه!»
بررسی لالهی گوش: زیبایی یا علامت بیماری؟
دانشجویان یاد میگیرند که شکل لاله گوش، وجود التهاب، چینخوردگیها، رنگ پوست اطراف گوش، حتی سوراخهای مادرزادی اطراف گوش (preauricular pits) میتواند نشانههایی از مشکلات شنوایی یا ساختاری باشد.
پس اگر دانشجوی این رشته هستید یا با آنها معاشرت دارید، طبیعی است اگر گاهی متوجه شوید که دارند دقیق و عمیق به گوش شما نگاه میکنند!
تأثیر در روابط اجتماعی: گاهی عجیب، گاهی خندهدار
این علاقه گاهی باعث موقعیتهای جالب و حتی طنزآمیز میشود. مثل:
در اولین قرار ملاقات، یکی از دانشجویان گفت: «طرف فکر کرد من بهش علاقهمند شدم، در حالی که فقط داشتم بررسی میکردم گوشش غیرقرینه است یا نه!»
دیگری تعریف میکرد: «همخوابگاهیم هر شب با گوشپاککن بازی میکرد. انقدر بهش تذکر دادم که گفت تو اصلاً روانی گوش شدی!»
یا موردی که دانشجو با دیدن گوش پر از جرم یک راننده تاکسی، تمام مسیر را در ذهنش تجزیه و تحلیل کرد و آخر کار خودش هم خندهاش گرفت.
این علاقه شاید در نگاه اول عجیب یا حتی مزاحم به نظر برسد، اما در واقع نشاندهندهی درونیشدن یک مهارت تخصصی است. یعنی وقتی دانشجو بتواند حتی در زندگی عادی هم به علائم بالینی توجه کند، میتوان گفت که در مسیر تبدیلشدن به یک متخصص واقعی گام برمیدارد.
شنواییسنجها تنها با دستگاه کار نمیکنند؛ آنها با چشم، گوش، تحلیل، و دلسوزی وارد زندگی بیماران میشوند. علاقهشان به گوش دیگران، در واقع علاقه به بهتر شنیدن و بهتر زندگی کردن است.
مقاله های مرتبط :
وسواس هدفون و صداهای استریو
دانشجویان شنواییسنجی بهمرور به هدفونهای تخصصی علاقهمند میشوند. آنها دیگر از هدفونهای معمولی استفاده نمیکنند و به دنبال دستگاههایی با ویژگیهایی خاص هستند:
پاسخ فرکانسی دقیق
توانایی تفکیک استریو
نویز کم و ساختار ارگونومیک
بعضی حتی برای خود اتاقی را عایق صدا میکنند تا در محیطی بدون نویز به بررسی نمونههای صوتی بپردازند. در واقع، گوش دادن برای آنها یک مهارت حرفهای است، نه فقط یک فعالیت سرگرمکننده.
مقاله های مرتبط :
لبخند پشت لبخند
برخورد گرم و صمیمی با بیماران یکی از اصول این رشته است. اما بسیاری از دانشجویان میگویند حفظ لبخند حتی وقتی بیمار همکاری نمیکند یا نتیجه آزمایش نگرانکننده است، گاهی بسیار سخت است.
یکی از دانشجویان تعریف میکرد: «گاهی یک کودک ناشنوا را تست میکنی و میدانی که باید خبر سختی به خانوادهاش بدهی، اما باید آرام باشی، لبخند بزنی و مسیر درمان را با امیدواری توضیح بدهی. این فشار روحی خیلی سنگین است.»
ما همیشه در حال مقایسهایم!
یکی از ویژگیهایی که خیلی زود در دانشجویان رشته شنواییسنجی شکل میگیرد، عادت همیشگی به مقایسهی صداها، شنوایی افراد، و حتی عملکرد دستگاههای صوتی مختلف است. این ویژگی نه تنها در محیط علمی، بلکه بهصورت ناخودآگاه وارد زندگی روزمرهشان میشود.
مقایسهی شنوایی آدمها!
دانشجویان شنواییسنجی در طول دورهی تحصیل با دهها تست مختلف شنوایی سروکار دارند:
از تست آستانه شنوایی (Pure Tone Audiometry) گرفته تا تست درک گفتار (Speech Audiometry) و تستهای تخصصیتر مثل ABR یا Tympanometry. همین موضوع باعث میشود که گوش آنها همیشه آماده قضاوت باشد.
مثلاً وقتی یکی از دوستانشان میگوید:
«صدای تلویزیون خیلی کمه!»
دانشجو فوراً در ذهنش میگوید:
«نه، این صدای نرماله. احتمالاً اون دچار افت شنوایی خفیف در فرکانسهای میانهست!»
یا وقتی مادربزرگ میپرسد:
«چی گفتی؟»
دانشجو فوری ذهنش شروع به تحلیل میکند:
«آیا مشکل در درک گفتار داره؟ یا شاید پیرگوشی حسی-عصبی داره شروع میشه؟»
مقایسهی صدای هدفونها، بلندگوها، زنگ تلفن!
این مقایسه فقط به انسانها محدود نمیمونه. دانشجوی شنواییسنجی ممکنه وارد مغازهی فروش تجهیزات صوتی بشه و قبل از خرید یک هدفون، موارد زیر رو بررسی کنه:
دامنهی پاسخ فرکانسی
مقدار اعوجاج (distortion)
فشار صوتی (SPL)
و حتی تست شخصی با صداهای با فرکانس بالا و پایین!
برای همین، اغلب دوستان و اعضای خانوادهشون ازشون میپرسن:
«کدوم هدفون رو بخرم که گوشمو خراب نکنه؟»
حتی مقایسهی صدای افراد!
بعضی از دانشجوها اعتراف میکنن که بهمرور زمان شروع میکنن به توجه به تفاوت تن صدا، شدت، تُن، وضوح یا حتی نحوهی تلفظ واژهها بین آدمهای مختلف.
یکی از دانشجویان میگفت:
«وقتی یکی حرف میزنه، من ناخودآگاه صدای سمت راست و چپش رو در ذهنم جدا میکنم و چک میکنم که آیا توی یک گوش افت داره یا نه!»
یا یکی دیگه اعتراف میکرد که:
«وقتی کسی عطسه میکنه یا خمیازه میکشه، به فشار هوا در شیپور استاش فکر میکنم!»
مقایسه بین نرمال و غیرنرمال بودن صداها
دانشجویان این رشته بهخوبی میدونند که بعضی صداها که برای بقیه «طبیعی» محسوب میشن، در واقع میتونن نشونهای از اختلال باشن. مثلاً:
صدای تقتق مفصل فک موقع جویدن
صدای نویز خفیف موقع تنفس از بینی
صدای سوت در هنگام خواب که از گوش میاد (tinnitus)
و همهی اینها باعث میشه که همیشه در حال مقایسه باشن:
این صدا نرماله یا نه؟ این صدا توی چه فرکانسی قرار میگیره؟ چقدر شدت داره؟ آیا باید بهش مشکوک شد یا نه؟
مقایسهی نتایج تستها
در دورههای کارآموزی، مقایسهی دقیق نتایج تستهای شنوایی بیماران هم بخشی از وظیفهی روزانهست. دانشجوها با نمودارهای ادیوگرام، نتایج ایمیتانس، یا پاسخهای ABR روبهرو میشن و باید تفاوتهای میلیمتری را تحلیل کنند.
به همین دلیل، ذهنشون بهنوعی مثل یک ماشین تحلیل آماری صوتی عمل میکنه!
در نهایت، مقایسه برای دانشجوی شنواییسنجی فقط یک عادت نیست؛ بلکه بخشی از تفکر بالینی، تشخیص افتراقی و درک بهتر عملکرد سیستم شنواییه.
شاید اطرافیانشون از اینکه با این دقت به صداها نگاه میکنن متعجب بشن، ولی حقیقت اینه که اونها دارند جهان رو از دید گوشها میشنوند!
برای یک شنواییسنج، هیچ صدایی بیاهمیت نیست. هر اختلاف کوچکی، شاید نشونهی یک مشکل بزرگ باشه؛ و این همون چیزیه که اونها رو متفاوت و دقیق میکنه.
مقاله های مرتبط :
وسواس شنوایی در زندگی روزمره
یکی از عجیبترین اثراتی که دانشجویان رشتهی شنواییسنجی بهمرور تجربه میکنند، تبدیل شدن شنوایی به یک وسواس ذهنی دائمی است. این حالت چیزی فراتر از حساسیت ساده به صداهاست؛ بلکه ذهن آنها بهطور مداوم درگیر تحلیل، مقایسه و تفسیر اصوات اطراف میشود – حتی وقتی نیتش را ندارند.
شنوایی، تبدیل به فیلتر ذهن میشود
دانشجوی شنواییسنجی یاد میگیرد که هر صدا پیام خاصی دارد. صدای آهسته، بلند، زنگدار، قطعوصلشونده، پُر نویز یا خالص، هرکدام معنایی دارند. همین باعث میشود که مغزشان بهطور ناخودآگاه هر صدا را تحلیل کند، حتی در شرایط عادی مثل:
قدم زدن در خیابان: صدای حرکت لاستیک روی آسفالت، بوق ماشینها یا حتی نحوه برخورد کفش با زمین برایشان مفهوم پیدا میکند.
حضور در خانه: صدای یخچال، کولر، کلید برق، باز شدن در – همه زیر نظر هستند.
تماشای فیلم: بهجای تمرکز کامل روی داستان، ناگهان با خودشان فکر میکنند که چرا صدای یکی از شخصیتها در فرکانس بالا افت کرده یا کیفیت ضبط دیالوگ فلان صحنه مناسب نیست!
نمونههایی از وسواس شنوایی در زندگی روزمره
در خواب: برخی دانشجویان میگویند که حتی در خواب هم ممکن است از صدای وزوز لامپ یا تیکتاک ساعت بیدار شوند، چون ذهنشان آن را «غیرطبیعی» تشخیص میدهد.
در مکانهای عمومی: در رستوران یا کافه، بهجای لذتبردن از موسیقی زمینه، مشغول تحلیل بلندی صدا و تاثیر آن بر گفتار اطرافیان میشوند.
در جمعهای خانوادگی: وقتی کسی بلند صحبت میکند یا یک کودک جیغ میزند، دانشجوی شنواییسنجی فوراً به فکر dB SPL (سطح فشار صوت) میافتد و ذهنش هشدار میدهد: «خطر آسیب شنوایی!»
وقتی دیگران متوجه نمیشوند… ولی شما میشنوید!
یکی از رایجترین توصیفهای این وسواس این است:
«من چیزهایی رو میشنوم که بقیه اصلاً نمیفهمن وجود داره!»
مثلاً:
صدای فِرِکفِرِک لامپ فلورسنت
ناهماهنگی در صدای ضبط شده یک ویس واتساپ
نویز ظریف در تهویه یک اتاق
صدای هوا در عبور از لولهای خاص
برای دیگران این صداها «بیاهمیت» یا حتی «نامفهوم» هستند، اما برای دانشجوی شنواییسنجی، ممکن است مثل آلارم خطر به گوش برسند.
تداخل با زندگی اجتماعی و استراحت
این وسواس میتواند در برخی شرایط مشکلساز شود:
در مهمانیها، وقتی همه خوشحال هستند، دانشجو به فکر بلندی موسیقی و آسیب احتمالی گوشهاست.
موقع خواب، به جای آرامش، با ذهنی درگیر صدای یکنواخت یخچال یا کولر روبهرو میشود.
هنگام مطالعه، صدای تقتق صندلی یا نفس کشیدن کسی در سکوت کتابخانه میتواند تمرکزش را از بین ببرد.
یکی از دانشجویان میگوید:
«گاهی دلم میخواد گوشهامو خاموش کنم!»
مرز بین مهارت و وسواس
نکته جالب این است که این وسواس شنوایی در اصل از مهارت بالای تحلیلی آنها سرچشمه میگیرد. آنها آموزش دیدهاند که به صداها دقت کنند، اما اگر کنترل نشود، به دخالت در کیفیت زندگی شخصی منجر میشود.
برخی راهکارهایی که دانشجویان برای کنترل این وسواس پیشنهاد میدهند:
تمرین مدیتیشن و ذهنآگاهی برای کمکردن تحلیلهای غیرضروری
استفاده از صداهای سفید (white noise) برای خنثیسازی صداهای مزاحم
جدا کردن زمان حرفهای از زمان شخصی: مثلاً در خانه «شنواییسنج» نبودن!
در رشتهای که با صدا سروکار دارد، حساسشدن طبیعی است؛ اما وسواس شنوایی، مثل شمشیری دولبه است: از یک سو دقت بالا در تشخیص بیماری را ممکن میسازد، و از سوی دیگر ممکن است باعث خستگی ذهنی یا استرس شود.
دانشجویان شنواییسنجی کمکم یاد میگیرند چطور بین «دقت حرفهای» و «آرامش شخصی» تعادل برقرار کنند. این یادگیری هم خودش بخشی از بلوغ در مسیر تبدیل شدن به یک درمانگر واقعی است.
مقاله های مرتبط :
ما به زبان دیگری حرف میزنیم!
اگر با چند دانشجوی شنواییسنجی در یک جمع بنشینید و به مکالمهشان گوش دهید، احتمال دارد احساس کنید وارد یک دنیای کاملاً متفاوت شدهاید! آنها واقعاً به زبانی حرف میزنند که برای افراد عادی غریب، عجیب و حتی بیمعنا بهنظر میرسد.
زبان عجیبِ علمی – پر از اصطلاحات تخصصی
شنواییسنجها بهطور مداوم از اصطلاحاتی استفاده میکنند که برای افراد دیگر گیجکننده است. مثلاً در یک گفتوگوی ساده میشنوید:
«ادیوگرامش slope داره، بهوضوح SNHL تو high frequency داره.»
«امپدانسش Type C بود، احتمالاً eustachian tube dysfunction داره.»
«رفلکسهای آکوستیک bilateral absent شدن، مشکوک به آسیب retrocochlearه.»
در حالیکه اطرافیان با تعجب به آنها نگاه میکنند، خودشان با شور و اشتیاق ادامه میدهند!
ترکیبی از انگلیسی، تخصص و شوخی!
زبان دانشجویان شنواییسنجی، ترکیبیست از:
واژههای انگلیسی تخصصی
اصطلاحات رایج در کلینیک و آزمایشگاه
کدهای اختصاری مثل PTA، SRT، ABR، OAE
و حتی شوخیهایی که فقط خودشان میفهمند!
مثلاً یکی از شوخیهای رایج اینه:
«اگه PTA دو طرفهت از ۲۵ بیشتره، دیگه نمیشنوی که دلتو شکست!»
یا:
«دوسم نداری یا tympت Type B شده؟ چرا انقدر بستهای؟!»
زبان بدن هم مخصوص خودشان است!
علاوه بر گفتار، آنها حتی با اشارهها و ژستهای خاص با هم ارتباط برقرار میکنند:
اشارهی دست به لالهی گوش، یعنی «بذار یه نگاه بندازم.»
تکاندادن سر همراه با چیندادن پیشانی یعنی: «افتش خیلی زیاده!»
لبخند همراه با بالا بردن ابرو یعنی: «سوال شنوایی کنکور همینه!»
مشکلات در ارتباط با دیگران
وقتی دانشجویان این رشته با دوستان غیرپزشکی یا خانواده صحبت میکنند، گاهی مجبور میشوند مکالمهشان را “ترجمه” کنند:
مادر: «میگی گوشم میپیچه، چمه؟»
دانشجو: «احتمالاً مشکلی توی تهویه شیپور استاش داری و tympت Type C شده!»
مادر: «خب یعنی چمه؟!»
دانشجو: «یعنی گوش میانیت خوب هوا نمیکشه!»
مادر: «آها. خب چرا اینو از اول نمیگی؟!»
این حالت باعث میشه خیلی وقتها دوستان و آشنایان بگن:
«شما دکترا همتون یه زبان مخصوص خودتون دارین!»
نوشتار علمی، گفتار صمیمی
در عین حال، زبان علمی آنها در نوشتن گزارشها و پروندههای بیمار کاملاً رسمی و دقیق است:
«Patient was referred due to bilateral high-frequency SNHL.»
«Tympanogram indicated normal middle ear pressure with reduced compliance.»
«ABR showed delayed wave V latency, suggestive of retrocochlear involvement.»
اما همان دانشجو ممکن است بلافاصله بعد از نوشتن این جملهها بگوید:
«بیخیال، گوشش یهکم پیر شده دیگه!»
این زبان برای ما راحت است!
شاید برای اطرافیانشان این اصطلاحات پیچیده و عجیب به نظر برسد، اما برای خود دانشجویان شنواییسنجی، این زبان ابزاریست برای دقت، سرعت و ارتباط علمی. مثل زبان موسیقی برای آهنگساز، یا کد برای برنامهنویس.
یکی از دانشجویان میگفت:
«وقتی یه ادیوگرام رو میبینم، دیگه لازم نیست توضیح بدم. فقط با یه اشاره به فرکانس ۴۰۰۰ هرتز و یه نگاه همکلاسیم، همه چی مشخص میشه. این یعنی زبان مشترک ما.»
زبان دانشجویان شنواییسنجی، فقط ترکیبی از واژههای سخت نیست؛ بلکه بازتابی از دنیای دقیق، تحلیلی و تخصصی آنهاست. آنها یاد گرفتهاند که صداها را بفهمند، اندازهگیری کنند و گزارش دهند – و برای این کار، نیاز به زبانی دارند که دقت علمی را منتقل کند.
پس اگر روزی وارد جمعی شدید که از ABR، tympanometry، یا retrocochlear صحبت میکردند، نگران نباشید؛ فقط وارد دنیای شنواییسنجها شدید، دنیایی که زبان خودش را دارد!
سخن آخر
رشته شنواییسنجی فقط یک مسیر دانشگاهی نیست، بلکه یک سبک زندگی خاص است. دانشجویان این رشته با دنیایی از چالشهای شنیداری، مهارتهای روانی و رازهای پنهان روبهرو هستند. اگر با دقت گوش دهید، آنها همیشه چیزی برای گفتن دارند؛ حتی اگر صدایی نباشد!
سوالات متداول
بله، بهویژه با افزایش سن جمعیت و بالا رفتن مشکلات شنوایی در دنیا، نیاز به متخصصان این رشته روزبهروز بیشتر میشود.
اگر به صدا، آناتومی گوش، فناوری، کمک به دیگران و تحلیلهای دقیق علاقه دارید، این رشته میتواند انتخاب مناسبی باشد.